میترسید بیآنکه بداند میترسد. غمگین بود بیآنکه بداند از چه. میخواست برود، بیآنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بیآنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی ر...
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۴۸فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ای صبا نکهتی از کوی فلانی (۶) به من آر زار و بيمار غمم راحت جانی به من آر قلب بیحاصل ما را بزن اکسير مراد يعنی از خاک در دوست نشانی به من آر در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است ز ابرو و غمزهی او تير و کمانی به من آر در غريبی و فراق و غم دل پير شدم ساغری می ز کف تازهجوانی به من آر منکران را هم از اين می دو سه ساغر بچشان وگر ايشان نستانند روانی به من آر ساقيا عشرت امروز به فردا مفکن يا ز ديوان قضا خط امانی به من آر دلم از دست بشد دوش چو حافظ میگفت کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آرSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
53:50
صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار ۲۴۷
«««««🍷میبهـااااااااا»»»»»غزل نمره ۲۴۷مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن صبا (۱۲۴) ز منزل جانان گذر دريغ مدار وز او به عاشق بیدل خبر دريغ مدار به شکر آن که شکفتی به کام (دل) بخت ای گل نسيم وصل ز مرغ سحر دريغ مدار حريف عشق تو بودم چو ماه نو بودیکنون که ماه تمامی نظر دريغ مدار جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است ز اهل معرفت اين مختصر دريغ مدار کنون که چشمهی قند است لعل نوشينت سخن بگوی و ز طوطی شکر دريغ مدار مکارم تو به آفاق میبرد شاعر از او وظيفه و زاد سفر دريغ مدار چو ذکر خير طلب میکنی سخن اين است که در بهای سخن سيم و زر دريغ مدار غبار غم برود حال (به) خوش شود حافظ تو آب ديده از اين رهگذر دريغ مدارSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
1:07:06
عید است و آخر گل و یاران در انتظار ۲۴۶
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۴۶مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان عيد است و آخر گل و ياران در انتظار ساقی به روی (یار) شاه ببين ماه و می بيارگر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست از می کنند روزهگشا طالبان يار دل برگرفته بودم از ايام گل ولی کاری (نکرد) بکرد همت پاکان روزهدارجز نقد جان به دست ندارم شراب کو کان نيز بر کرشمه ساقی کنم نثار؟خوش دولتیست خرم و خوش خسروی کريم يا رب ز چشمزخم زمانش نگاه دارمی خور به شعر بنده که زيبی دگر دهد جام مرصع تو بدين در شاهواردل در جهان مبند و به مستی سوال کن از فيض جام (و) قصه جمشيد کامکار زان جا که پردهپوشی عفو کريم توست بر قلب ما ببخش که نقدیست کمعيار ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود تسبيح (ما) شيخ و خرقهی رند شرابخوار حافظ چو رفت روزه و (شیطان ز بند جست) گل نيز میرود ناچار باده نوش که از دست رفت کارSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
56:06
الا ای طوطی گويای اسرار ۲۴۵
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۴۵مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلالا ای طوطی گويای اسرارمبادا خاليت شکر ز منقارسخن سربسته گفتی با حريفانخدا را زين معما پرده برداربه روی ما زن از ساغر گلابیکه خوابآلودهايم ای بخت بيدارچه ره بود اين که زد در پرده مطربکه میرقصند با هم مست و هشياراز آن افيون که ساقی در می افکندحريفان را نه سر ماند (و) نه دستارخرد هرچند نقش (نقد) کائنات استچه سنجد پیش عشق (نقش) کیمیاکارسرت سبز و دلت خوش باد جاويدکه خوش نقشی نمودی از خط ياربت چينی عدوی دين و (ما مست) دلهاستخداوندا دل و دينم نگه دارسکندر را نمیبخشند آبیبه زور و زر ميسر نيست اين کاربيا و حال اهل درد بشنوبه لفظ اندک و معنی بسياربه مستوران مگو اسرار مستیحديث جان (مپرس از) مگو با نقش ديواربه يمن (رایت) دولت منصور شاهیعلم شد حافظ اندر نظم اشعارخداوندی به جای بندگان کردخداوندا ز آفاتش نگه دارSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
--------
1:08:48
معاشران گره از زلف یار باز کنید ۲۴۴
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۲۴۴مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن معاشران گره از زلف يار باز کنيد شبی خوش است بدين (وصله) قصهاش دراز کنيد حضور خلوت انس است و دوستان جمعاند و ان يکاد بخوانيد و در فراز کنيد رباب و چنگ به بانگ بلند میگويند که گوش هوش به پيغام اهل راز کنيد به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد گر اعتماد بر الطاف کارساز کنيد ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد نخست موعظه پير صحبت اين حرف است که از مصاحب ناجنس احتراز کنيد هر آن کسی که در اين حلقه نيست زنده به عشق بر او نمرده به فتوای من نماز کنيد وگر طلب کند انعامی از شما حافظ حوالتش به لب يار دلنواز کنيدSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donationsAdvertising Inquiries: https://redcircle.com/brandsPrivacy & Opt-Out: https://redcircle.com/privacy
میترسید بیآنکه بداند میترسد. غمگین بود بیآنکه بداند از چه. میخواست برود، بیآنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بیآنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم میپردازه و سادهتر از اسمش، ریشهی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی میکنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستمТавсифи сонетхои Хофиз